www.dagala.loxblog.com

.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


www.dagala.loxblog.com
:: آزادی مقدمه ی دین است ::


آقای پل

 

 

 

شخصی به نام پل یک دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت کرده بود. شب عید

هنگامی که پل از اداره اش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد که دور و بر ماشین نو و براقش قدم

می زد و آن را تحسین می کرد. پل نزدیک ماشین که رسید پسر پرسید: این ماشین مال شماست، آقا؟

پل سرش را به علامت تائید تکان داد و گفت: برادرم به عنوان عیدی به من داده است”. پسر متعجب شد

و گفت: “منظورتان این است که برادرتان این ماشین را همین جوری، بدون این که دیناری بابت آن پرداخت

کنید، به شما داده است؟ آخ جون، ای کاش…"

البته پل کاملاً واقف بود که پسر چه آرزویی می خواهد بکند. او می خواست آرزو کند. که ای کاش او هم

یک همچو برادری داشت. اما آنچه که پسر گفت سرتا پای وجود پل را به لرزه درآورد:

" ای کاش من هم یک همچو برادری بودم."

پل مات و مبهوت به پسر نگاه کرد و سپس با یک انگیزه آنی گفت: “دوست داری با هم تو ماشین یه

گشتی بزنیم؟"

"اوه بله، دوست دارم."

تازه راه افتاده بودند که پسر به طرف پل بر گشت و با چشمانی که از خوشحالی برق می زد، گفت: “آقا،

می شه خواهش کنم که بری به طرف خونه ما؟"

پل لبخند زد. او خوب فهمید که پسر چه می خواهد بگوید. او می خواست به همسایگانش نشان دهد که

توی چه ماشین بزرگ و شیکی به خانه برگشته است. اما پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: ” بی زحمت

اونجایی که دو تا پله داره، نگهدارید."

پسر از پله ها بالا دوید. چیزی نگذشت که پل صدای برگشتن او را شنید، اما او دیگر تند و تیـز بر نمی

گشت. او برادر کوچک فلج و زمین گیر خود را بر پشت حمل کرده بود. سپس او را روی پله پائینی نشاند

و به طرف ماشین اشاره کرد :

" اوناهاش، جیمی، می بینی؟ درست همون طوریه که طبقه بالا برات تعریف کردم. برادرش عیدی بهش

داده و او دیناری بابت آن پرداخت نکرده. یه روزی من هم یه همچو ماشینی به تو هدیه خواهم داد …

اونوقت می تونی برای خودت بگردی و چیزهای قشنگ ویترین مغازه های شب عید رو، همان طوری که

همیشه برات شرح می دم، ببینی."

پل در حالی که اشکهای گوشه چشمش را پاک می کرد از ماشین پیاده شد و پسربچه را در صندلی

جلوئی ماشین نشاند. برادر بزرگتر، با چشمانی براق و درخشان، کنار او نشست و سه تائی رهسپار

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






سه شنبه 24 دی 1389برچسب:,

|
 


براي ان عاشق بي دل مي نويسم كه حرمت اشكهايم را ندانست براي ان مينويسم كه معناي انتظار را ندانست، چه روزها و شبهايي كه به يادش سپري كردم براي ان مينويسم كه روزي دلش مهربان بود مي نويسم تا بداند دل شكستن هنر نيست نه دگر نگاهم را برايش هديه ميكنم ، نه دگر دم از فاصله ها ميزنم و نه با شعرهايم دلتنگي ها را فرياد مي زنم مي نويسم شايد نامهرباني هايش را باور كند

نازترین عکسهای ایرانی

 

 

بهروز

 

شهريور 1390
خرداد 1390
ارديبهشت 1390
فروردين 1390
دی 1389

 

با اجازه از دلی...
عشق
مرد و زن
کی میگه همه پسرا بدن؟
محبت پير مرد
امیدوارم کسی ناراحت نشه . . .
سربازی رفتن خانم ها
ميدانی ؟
دانستی جالب
SMS تووووووپ
همه بايد بدانند
SMS جديد و باحال
معادله جالب!
آقای پل
سه نوع کباب

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک   ابتدا ما را با عنوان آزادی مقدمهی دین است و آدرس dagala.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته. در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد .





تبليغات رايگان
دلتنگیهای من
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 8
بازدید کل : 26182
تعداد مطالب : 15
تعداد نظرات : 33
تعداد آنلاین : 1



كد چت روم
--->